مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنوس:محمد رضا

اعلیحضرت

 

چی شده،اعلیحضرت؟

 

اعلیحضرت

 

منو احضار کردین

دکتر خبر کن
زودباش

 

نه،خوبم

 

دکتر باید شما رو ببینه

 

از اینجا برو

 

بله،اعلیحضرت

 

چی باعث دردتون میشه،اعلیحضرت؟

چیزی نیست

ولی به نظر میاد درد وحشتناکی دارین،اعلیحضرت

گفتم که چیزی نیست
من خوبم

 

باید خسته شده باشم

 

...ولی

 

نگران نباش

اجیته،به عنوان وزیر جدید وظایف مهمی دارین

 

لطفا کارتونو به خوبی انجام بدین

باعث افتخاره که به من اعتماد دارین و

 

همچین وظیفه مهمی روی دوشم گذاشتین

 

همان طور میشه که شما میخواین،اعلیحضرت

ممنون،اجیته

 

میتونی بری

 

بله،اعلیحضرت
خب،پس

 

مشکل من چیه؟
چرا همچین احساسی میکنم؟

چرا من باید از درد رنج ببرم

 

این حملات وحشتناکه؟
چرا؟

 

مشاور،اجیته جلسه ای خصوصی
با اعلیحضرت داشته

باید در مورد سازماندهی کارکنان حرف زده باشن

 

اعلیحضرت در این مورد با من حرف زده

اون قبل اجیته با شما حرف زده

 

این نشون میده که بهتون اعتماد داره

مطمئن نباش
اون مرد غیرقابل پیش بینی هست

تنها ارزوی من اینه که اعلیحضرت خودشو گم نکنه

اون به اتفاق های دنیا خیلی مشتاقه

 

حیقیقت داره؟

وضعیت کنونی چین و همچنین

 

وضعیت سه امپراطوری رو بررسی میکنه

اون متوجه شرایط کشور شده؟

 

منظورت چیه؟

 

صحنه های شگفت انگیزی
تو خیابان های شهر دیدم

ما نباید در این مورد بحث کنیم

ادامه بده

 

خیابان های چول وون پر جسد و

دزد شده

 

کافیه
مشاور خودش میدونه

وفاداری درست خوبه،نه اطاعت کورکورانه

فرمانده

 

نه،فرمانده یام حقیقت رو میگه

گوشی برای شنیدن این حرفا وجود نداره

من از غم و اندوه مردم ناراحتم

 

...ولی کمکی از دستم بر نمیاد

 

ملکه،قصر جدید چه طوره؟

 

قصرها هرجا که باشن فرقی با هم ندارن

 

من قصر اینجا رو به سونگ آک ترجیح میدم

 

قصر زیبا و تمیزه

بله،اتاق سلطنتی بی نظیره

سالن عبادت هم فوق العاده است

همه ساختمان ها خوب هستن؟

ببخشید؟

مردم از بیماری و گرسنگی تو خیابان ها دارن میمرن

 

کسی هنوز یک کلمه هم

 

در این مورد به اعلیحضرت نگفته

مردم دارن میمیرن و اون هیچ نظری نداره

...چه طور ممکنه

 

پدر،وظیفه شما این نیست

که خدمتگزار اعلیحضرت باشین؟

 

هیمن طوره،ولی هیچکس جرئتش رو نداره

 

شما نباید به این چیزا کاری داشته باشین

جای تعحب نداره که کشور به این سرعت
داره ضعیف میشه

هیچکس شجاعتی نداره

 

ما باید همین طوری باشیم

 

اعلیحضرت شمشیرش رو بالا برده

هر کس عصبانیش کنه بهش رحم نمیکنه

 

اگه از ترس کسی نتونه حقیقت رو بگه در
اینده چه اتفاقی میفته؟

 

ناراحت کننده است

تو کشور یک مرد نیست که شجاعتش رو داشته باشه

 

که به طور واقعی به اعلیحضرت وفادار باشه

 

اعلیحضرت،جنگ جو ها از چونگ جی برگشتن

 

اعلیحضرت،هوان سانگیل هستم بهتون تبریک میگم

 

بهتون تبریک میگیم اعلیحضرت

 

سلام بر تو،ژنرال هوان

من از کارهای فوق العاده تون تو چونگ جی خبر دارم

 

اعلیحضرت
خواهش میکنم منو ببخشین

 

من بسیاری از سربازها رو تو چونگ جی
و جیوک جی از دست دادم

 

مشاور بهم گفته بود بی عقلی

 

منو ببخشین،اعلیحضرت

 

شما سرزمین مون رو از دست دادیو
مردان با ارزش منو به کشتن دادی

به من رحم کنید
منو مجازات کنید

 

ولی با جود حماقتی که کردی
قلبت

وفاداری واقعیتو نشون میده

 

اعلیحضرت
من هرگز این لطفتون رو فراموش نمیکنم

 

حماقت ممکنه همیشه بد نباشه

 

کسایی که باهوش هستن همیشه
مورد ستایش قرار میگیرن

 

به هر حال شما بهترین کارو انجام دادین

ژنرال لی

بله،اعلیحضرت

 

و ژنرال بائه
هونگ و کیم

بله،اعلیحضرت

برای حمله به شیلا اماده بشین

باید قلمروی خودمون رو گسترش بدیم

 

بله،اعلیحضرت

 

ما زمان زیادی رو صرف جنگ با بکجه کردیم

ما باید به سمت سورابل حرکت کنیم

ازتون ممنونم که فرصت دیگه ای به من دادین

 

ازتون سپاسگزاریم،اعلیحضرت

 

وزیر ارتش

بله،اعلیحضرت

 

توطئه بودایی ها خیلی مهمه

بله،اعلیحضرت

این اولین جرم در شهر جدیده

دستور میدم تمام راهبان کشور جمع بشن

خبرش رو دارم

 

میخوام سریع این کارو بکنین

چشم،اعلیحضرت

درباره این موضوع به اجی ته دستورش رو داده یودم

اجیته با این کار موافقت کرده

اون گفت که من باید شروع جدیدی داشته باشم

 

برای داشتن یک زندگی بزرگ و باشکوه

 

واسه همین تصمیم گرفتم سال تاسیس
اینجا رو سیونگ چیوک بنامم

که به معنای آغاز شکوهه

 

اسم پر معنیه،اعلیحضرت

میتونی معناشو درک کنی؟

 

این یک شروع جدید برای ماست

 

اجیته هم یکی از قهرمانان این واقعه تاریخی میشه

اون واقعا باورنکردنیه

 

برین ارباب اجیته رو نمیبینن

از اینجا برین

 

لطفا بزار ملاقات شون کنیم

من یکی از افرادش در چیونگ جی هستم

منم همین طور

فرقی نداره کی هستین
از اینجا برین

 

سه روزه که منتظرشم

 

لطفا بزار یک لحظه باهاش حرف بزنم

من باید هدیه مو بهش بدم

 

ارباب دستور داده که هیچکسو نمیبینه

 

ولی این راهو امدم

 

صداها رو میشنوین
این طبیعت این ادماست

وقتی که قدرت داشته باشی
بهتون اعتقاد دارن

وقتی که قدرت داشته باشی
بهتون اعتقاد دارن

قدرت و پول افرادو جذب میکنه

 

بله،شما باید چشم ها ت رو همه کار کنه

البته

برای من این کار خیلی جذابه

 

حالا میدونم چرا دنبال قدرتن

 

ولی منو ناراحت میکنه این ادما که

 

به سمت مقامات فاسد میرن

 

ما باید ایده ال به نظر برسیم

 

باید حیرت اور و واقع بین باشیم

درسته

ما ممکنه یک شهر جدید داشته باشیم
ولی روحیه مردم خیلی بده

 

بله،ولی من تنها کسی نیستم که نفرین میشه

 

همه مقامات دست داشتن
کشور در حال حاضر در شرایط بدیه

هیچکش نمیتونه جلوی این نارضایتی رو بگیره

 

باید چشم رو این موضوع ببندیم،ارباب؟

 

من که کور نیستم

 

واسه همینه که ما مشکلات رو به طور
مرتب گزارش میکنیم

ولی ما نباید بترسیم

 

کسی که سرزنش میشه امپراطوره

 

فقط باید بشینیم نگاه کنیم
که چی پیش میاد

 

کی نویسنده واقعی این تاریخه

 

برنامه ها با توجه به نقشه پیش میره

 

تاریخ میگه پادشاه مقصره

 

ولی به اجیته سود میرسه

 

اعلیحضرت خوب نیستن

 

اون نتونست شب بخوابه

میترسم درد قدیمی دوباره شروع بشه

حقیقت داره؟
چه طور این اتفاق بد افتاد؟

 

خدمتکار ها میگن اون تموم شب

 

تشنج داشته

دکتر باید اونو ببینه

 

شما میتونین ازش خواهش کنین

بله،من دوباره تلاشمو میکنم

مشاور،اعلیحضرت کفته قضیه بودایی ها
سریع به جریان بیفته

 

ولی واسه این موضوع نیاز به زمان داریم

بله،ارتباط با راهبان کار اسونی نیست

اگه حرف منه میگم زمانی مناسبی نیست

اونم وقتی چنین اتفاق های عجیبی میفته

 

کمک رسانی به مردم باید در اولویت باشه

 

فرمانده بیام

 

این یک بحرانه،مشاور

باید راهی برای غلبه بر این بحران پیدا کنین

بهت هشدار داده بودم در مورد
این مسئه دیگه حرف نزن

سختگیر نباش

فرمانده فقط از روی وفاداری حرف میزنه

 

در حال حاضر راه برگشتی نداریم

 

فرمانده،این فراتر از چیزیه که بتونیم کنترلش کنیم

 

قضیه بودایی ها رو سریع تر به جربان بندازین

این موضوع برای اعلیحضرت خیلی مهمه

نمیدونم چه قدر موثره ولی باید تلاش کنیم

من حرفمو زدم
لطفا تجدید نظر کنین

 

اگه نگاه تون به مردم نباشه
باید به کی نگاه کنین؟

 

به:همه مردم ماجین
موضوع:توطئه بودایی

بودایی؟
مایتریا بزرگ؟

گونگ یی یک مایتریا نیست
یک شیطانه از جهنم

 

گونگ یی یک شیطان دیوانه است

 

از سونگ آک چه خبر؟

بله،برادر مردم سونگ آک
از وقتی که اعلیحضرت اونجا رو ترک کرده

نگاهشون به ماست.

مزخرفه،نباید چنین حرفایی رو جایی بزنی

 

بله،برادر

 

اینجا چه خبره؟

هر روز دلهره و عدم اطمینان بیشتر میشه

در غیاب گان و من

مراقب باش منافع مون تو سونگ آک به خطر نیفته

 

نگران نباشین
به خوبی از همه اگاه هستم

تو چول وون کمبود غذاست
واسه همین من غذا و

 

لوازم ضروری زندگی رو با خودم اوردم

خوبه،ممنون که به نیاز های ما توجه کردی

 

البته برادر

 

بویونگ،شین لوازم زیادی رو

 

برای ما اورده

 

بله

 

من امیدوارم تو سونگ آک چنین
شرایطی وجود نداشته باشه

بله،جایی نیست که بد تر از چول وون باشه

 

بله،این شهر تو بدبختی به سر میبره

شنیدم به زودی مراسم بودایی اجرا میشه

 

فکر میکنم باید جرمی وجود داشته باشه

همش به خاطر پایتخت جدیده
خب زمانش کی هست؟

 

ممکنه کمی طول بکشه تا به راهب های سراسر کشور

 

خبر بدن

 

همین طوره

 

از وقتی از سونگ آک به اینجا امدیم من بی قرارم

چیزی جز غم و اندوه نشنیدم

 

بله،مردم عصبانی تر شدن

نمیتونی یک خنده هم پیدا کنی

کی صلح حاکم میشه؟

 

..کاش گان اینجا بود

شما هم ناراحتین

 

البته

 

...امیدوارم حالش خوب باشه

 

سولهی

بله،استاد

باید سرباز های زیادی

باید سرباز های زیادی

تو چوریونگ و جیک ریونگ وجود داشته باشه

 

امیدوارم ارباب یو بتونه به ما کمک کنه

 

اون همیشه نسبت به ما مهربان بوده

 

باید اونو از نزدیک ببینم

 

خوش امدید،ژنرال وانگ

 

خوشحالم دوباره شما رو میبنم ارباب یو

خیلی وقت میشه که شما رو ندیدیم

بهتون خوش امد میگم

 

این مرد مورد اعتماد منه ژنرال گئوم شیک

 

گئوم شیک هستم

 

اون فرمانده یک گروه خصوصی تو این منطقه است

خوش حالم شما رو میبنم ،ژنرال گئوم

 

اجازه بدین به خونه بریم و حرف بزنیم

 

بله،ارباب

 

بزارین درباره حرفی که تو نامه زدین صحبت کنیم

رفتن به سابیل جی مشکل نیست

من شما رو راهنمایی میکنم

ممنونم

ارتش تون باید خیلی مشکل داشته باشه

بله،خودمم هنوز گیچ هستم،ارباب

 

پدر،سین هستم

 

بیا تو

 

ژنرال وانگ،این دختر منه

 

من وانگ گان هستم

 

اسم من سینه

 

خوشحالم شما رو میبنم

ممنونم،بانوی من

 

میتونی بری

 

بله،پدر

 

بزارین بنوشیم
شب در موردش حرف میزنیم

 

کاش میتونستم ولی باید زود کارها رو
انجام بدم

 

باید اهیگائه رو ببینم

 

خیلی ناراحت شدم که خیلی زود
اینجا رو ترک میکنین

ما داریم با هم تعامل میکنیم
نمیتونیم این موردو نادیده بگیریم

شایعه شده شما روابط خوبی

با دختر ارباب اهیگائه دارین،حقیقت داره؟

خب،ما به اسونی با هم اشنا شدیم

خب،ما به اسونی با هم اشنا شدیم

 

به اسونی؟

 

چه طور یک مرد میتونه به اسونی
با همچین زنی اشنا بشه

اونها با هم دوست هستن ولی یکم پیچیده است

انها به نظر دشمن میان

 

متوجه ام
مشکل بزرگیه

 

من ژنرال گئوم رو به این جلسه دعوت کردم

چون میخواد به شما کمک کنه،ژنرال وانگ

 

درسته،ژنرال گئوم؟

بله،نزدیک به دو هزار سرباز تحت فرمان من هستن

 

دو هزار؟

شما بی نظیر هستین ژنرال
من همیشه بهتون احترام میزارم

باید چی کار کنم که منو قبول کنین؟

با هم دست بدین،ژنرال وانگ

 

اون کمک زیادی به شما میکنه

 

گرچه افراد بیشتر شکارچی ها و کشاورزان هستن

ولی اسون نیست این همه نیرو رو
رهبری کنه

 

ممنونم،ژنرال گئوم

در حقیقت،من نیاز به کمک شما داریم

 

برای همیشه سپاسگزارم

 

این اتحاد ما رو مجبور به انجام این کار میکنه،ژنرال

 

رهبران فوق العاده تو این زمان خیلی کم هستن

ما واقعا به شما احترام میزاریم،ژنرال وانگ

ممنونم،ارباب یو

 

خب،حالا بیاین از غذا و نوشیدنی لذت ببریم

دخترم این نوشیدنی ها رو برای ما اماده کرده

 

ممنونم،ارباب یو
ممنونم،ژنرال گئوم

 

باعث افتخاره
حالا بیاین بنوشیم

 

من از اینجا میرم و با افرادم میام

 

ممنونم،امید من دوباره زنده شد

 

ب سلامتی

 

سفر خوبی داشته باشین،ژنرال

 

ممنونم بانوی من

 

مردان ما شما رو به قلعه سابولجی میبرن

از کمک تون ممنونم

 

من به پایگاه خودم میرم

 

بله،ممنونم

 

امیدوارم به زودی همو ببینیم

 

یو گیوندال مردی که به چونگ جی نفوذ داشت

 

دختر بعدها تبدیل به شین یونگ سون سیونگ شد

 

به عنوان همسر سوم وانگ گان

 

از جمله شاهزاده ناک لانگ و شاه جونگ جونگ و کوانگ جونگ

 

اون شش بچه برای گان به دنیا میاره

 

گفته میشه همسر مورد علاقه اون بوده

 

استاد

 

بله،سولهی

 

...دختر ارباب یو یانو سین

 

خب که چی؟

 

به نظر مبرسید بهتون علاقه داره

 

چرا باید به من علاقه داشته باشه؟

 

درسته

 

گاهی اوقات همچین فکرهایی میکنم

 

منظورت چیه؟

 

فکر میکنم چیزی تو نگاه شما وجود داره
سریع حرکت کنین

 

مزخرف نگو
سریع حرکت کنین

مسیر طولانی در پیش داریم

 

بله،استاد
سریع تر حرکت کنین

 

ملاقات با اهیگائه اهمیت زیادی داره

 

کیون هوون خیلی براش این مورد حساسیت داره

 

بله،اون فقط با اشاره به اسم شما عصبانی میشه

اون وقتی متوجه بشه دهانش از تعجب باز میشه

 

وقتی با پدر ملاقات کردین

 

عجله کنین

 

زود باشین

 

چول وون پایتخت جدید ماجین
در هرج و مرج کامله

 

وضعیت شون بدتر از چیزیه که پیش بینی کردیم

 

شاه گونگ یی هدفش قاره چینه

 

مسخره است
این رویا غیر ممکنه

 

بله،ولی به نظر میرسه این موضوع به اجیته برمیگرده

 

داشتن اون یک امتیاز بزرگ برای ماست

اجیته
شخصیت کنجکاوی داره

 

فتح کردن شمال واقعا بی معنیه

 

بله،خیلی عجیبه
چه طور میتونه حتی بهش نزدیک بشه

سرزمین شمال با نیروهای نظامی که داره
بی پایانه

 

اول که خیلی دوره

 

شما باید از بالهه و خیتان رد بشی تا به تانگ برسی

 

ولی ما باید حواسمون بهش باشه

 

هیچ کس تو طول تاریخ جرئت
همچین کاری رو نداشته

 

این طور نیست

پادشاه گوانگ تو از گوگوریو یک بار
میخواست چینو فتح کنه ولی

 

کشورش تحقیر شد در نهایت هم به ویرانی رفت

بله،بله خودم تاریخ رو میدونم

 

جاه طلبی گونگ یی رو نمیشه به سخره گرفت

ولی اولویت اون سه امپراطوریه

 

بله

 

باید ماجین رو شکست بدیم و به سمت شمال حرکت کنیم

همین طوره

ما باید از چوریونگ دفاع کنیم

وانگ گان به قلعه برگشته

اگه وانگ گان برگشته باشه
جنگ ادامه دار میشه

 

منو به فلعه بفرستین ،اعلیحضرت

ژنرال جی هوان با ژنرال سادول همکاری کن

ما هم باد به زودی به گئوم سونگ حمله کنیم

 

از مهربانی شماست
فقط دستور بدین

 

باید برای زمان مناسب صبر کنیم

 

پس لطفا ما رو به سابلجی بفرستین

بله،اعلیحضرت

 

زیاد اهمیت نداره

گونگ جیک و بانگ باید با ارتش

 

تمام منطقه رو نظارت کنه

 

چوریونگ و جیک ریونگ همیشه مال ما بودن

 

در مورد پدرم خیالم راحته

 

خوش امدید،ژنرال وانگ

 

حالتون خوبه بانوی من؟

 

استاد،ایشون بانو دائجو
دختر ارباب اهیگائه هستن

اون جنگ جوی بی نظیریه

شما راه زیادی رو امدین

بانو دائجو،با اینکه ما تازه با هم اشنا شدیم

سولهی در مورد شما زیاد حرف میزنه

اجازه بدین شما رو همراهی کنیم،ژنرال

ممنونم

مهمانان رو همراهی کنین

 

بله

 

خوش امدید،ژنرال پارک

شما باید ژنرال وانگ باشین

 

بله،ارباب
وانگ گان هستم

 

خدای من چه قدر چهره زیبایی دارین

 

شایعه ها درست بوده،ارباب

 

بزرگی ایشون تو یک نگاه معلومه

بله،بله
من خیلی خوشحالم

ارتش کیون هوون مسیر شما رو سخت کرده

نه،ارباب ما تونستیم از منطقه نظامی عبور کنیم

خوبه،من نمیخوام مهمانان من اوقات سختی داشته باشن

بشینین

 

من یک بار تلاش کردم اجازه شما رو بگیرم

 

برای کارهایی که تو سانگ بی هست

 

من میخوام این کارو بکنم هر چند غیر ممکن باشه

 

نیاز نیست دوباره سوال کنی
من یک بار اجازه شو دادم

واسه اینکه به قلعه من حمله نکردین
من کمکی

به کیون هوون نکردم

 

ما استقلال و بی طرفی مون رو حفظ میکنیم

من پسر امپراطوری ندارم

درباره دوست داشتن یا نداشتن خیلی رک هستم

البته

باعث افتخاره بهتون قول میدم از قلمروی شما محافظت کنم

 

خدای من ببین چه حرفایی میزنه

 

تنها حضور اون به من احساس امنیت میده

 

بله،واسه همینه از احترام زیادی بهش میشه

وانگ گان
!چه اسم خوبی

 

از تفریف تون ممنونم

اجازه بدین هدیه ای بهتون بدم

 

خدای من نیازی به این کار نبود

 

این ظروف زیبا باید از خارج کشور
وارد شده باشه

 

عزیزم،اینو نگاه کن چه قدر خوشگله

 

ما این ظروف رو هم برای شما اوردیم

توسط بهترین هنرمندان تانگ ساخته شده

من هدیه رو قبول نمیکنم لطفا برش دارین

بانوی من،بعد مدت ها داریم همو میبینم

 

چرا لبخند نمیزنین؟

بیا وقتی ژنرال وانگ برگشت حرف بزنیم

این کار ارزش زیادی داره

ژنرال گئوم،واقعا خوشحالم به اینجا امدین

 

ممنونم

شنیدم چول وون تو رنج و بدبختیه

انها محصولات شونو از دست دادن

 

این قدر اصرار کردی که به دکتر اجازه دادم

ولی من خوبم

شما باید خودتونو معالجه کنین،اعلیحضرت

سلامتی شما سلامتی کشوره

بله،ولی پزشک زیادی سخت میگیره

 

ممنونم که درخواست منو قبول کردین

 

شما باید با من مبارزه کنین

 

وقتی قوی بودم نمیتونستیم با شما مبارزه کنم

 

نباید زیاد نگران من باشی

 

من خوبم

 

چه طوره؟
بیماری وجود نداره

 

..خب

 

من خوبم
درست تمیگم،دکتر؟

 

مطمئنی بیماری وجود نداره

بله...دلیلی برای نگرانی وجود نداره

 

چی گفتم بهت
کفتم که من خوبم

 

اعلیحضرت

 

گفتی اعلیحضرت مشکلی نداره

چه اتفاقی داره میفته؟

اون درد داره
چه مشکلی داره؟

 

حقیقت رو بگو

...خب
...خب

 

من خوبم
مگه نه دکتر؟

بله،اعلیحضرت

 

برو

 

بله،اعلیحضرت

 

اعلیحضرت

چی شده؟
شما درد دارین،اعلیحضرت

 

چرا اینو مخفی میکنین؟

چرا دکتر حقیقت رو نمیگه؟

 

برو

 

اعلیحضرت،چرا بیماری تون رو مخفی میکنین؟

 

از اینجا برو
من خوبم

مترجم:یوسف
استخراج کننده زیرنوس:محمد رضا
تلگرام:wanggun2000